این کتاب برایان تریسی توصیههای ملموس و قابل اجرا در مورد هدفگذاری و برنامهریزی، ویژگی متمایز کنندهی این کتاب از سایر کتابهای موجود در بازار میباشد.
هدفگذاری، یکی از بهترین کتابهای انگیزشی و خودسازی است که توسط برایان تریسی نگاشته شده است.
کلیهی مسائلی که در این کتاب مطرح میشوند برای این که کارساز باشند نیاز به تمرین و ممارست دارند.
حتی مربیان هم باید هر چند وقت یک بار عقب بنشینند و آنچه را که موعظه میکنند تمرین نمایند.
کتاب هدفگذاری، انسان را یک مکانیسم متمرکز بر هدف میداند. در واقع برایان معتقد است که مغز ما دائماً در حال کار است تا به ما کمک کند به چیزهایی برسیم که حتی به آن¬ها فکر نمی¬کنیم.
بنابراین اگر اهدافی را تعیین کنیم مکانیسم مورد نظر به شکل ناخودآگاه به سمت آنها حرکت میکند.
کار و حرفه، خانواده، ثروت، سلامتی، جامعه و پیشرفت از جمله ارزشهایی هستند که میتوانند یک هدف اصلی داشته باشند. برایان تعریف زیبایی از هدف دارد او میگوید هدف چیزی است که اگر از محقق شدن آن مطمئن نبودید رویای آن را هم نمیدیدید.
12 مرحله برای هدفگذاری و برنامهریزی
برایان برای هدفگذاری و برنامهریزی 12 گام را در نظر میگیرد:
یک آرزو داشته باشید: واقعاً چه میخواهید؟
گام نخست در هدفگذاری و برنامهریزی، داشتن یک میل و آرزو است. شما باید یک میل شدید و سوزان برای هدف خاص خود داشته باشید.
این میل باید شخصی باشد، چیزی که برای خود میخواهید.
شما هرگز نمیتوانید برای شخص دیگری هدف تعیین کنید و همچنین نمیتوانید در مورد هدفی که شخص دیگری برای شما تعیین کرده هیجان زده شوید.
باور کنید که هدف شما قابل دستیابی است و شما لیاقت آن را دارید.
گام دوم در هدفگذاری و برنامهریزی این است که به هدف خود باور یا اعتقاد داشته باشید.
شما باید در اعماق قلبتان کاملاً باور کنید که لیاقت هدفتان را دارید و توانایی رسیدن به آن در وجود شما نهفته است.
باور، کاتالیزوری است که تمام قوای ذهنی و فیزیکی شما را فعال میکند.
سطح اعتمادی که به تواناییهای خودتان برای موفقیت دارید، شاخص اصلی عزم و پشتکار شما میباشد.
بنابراین ضروری است که اهداف خود را هم قابل باور و هم دست یافتنی تصور کنید.
هدف خود را بنویسید: اهداف خود را هر روز بازنویسی کنید
سومین مرحله برای هدفگذاری و برنامهریزی این است که اهداف خود را یادداشت نمایید. هدفی که مکتوب نباشد اصلا هدف نیست.
هر کسی که موفق میشود با اهداف و برنامههای روشن، مکتوب، مشخص و دقیق سروکار دارد.
برنامه ای که به طور منظم و ترجیحا هر روز بازبینی میشود.
نقطه شروع خود را تعیین کنید: اکنون کجا هستید؟
مرحله چهارم این است که شما نقطه شروع خود را در دستیابی به هدف یا اهداف اصلی خود تجزیه و تحلیل کنید. شما حالا کجا هستید؟
اگر میخواهید وزن کم کنید، اولین کاری که انجام میدهید این است که خودتان را وزن کنید تا وزن پایه یا وزن فعلی خود را تعیین نمایید.
در تجزیه و تحلیل نقطهی شروع خود صادق باشید. این امر شما را قادر می¬سازد تا به جای تعیین اهدافی که ممکن است دست نیافتنی باشند، اهدافی قابل باور و دست یافتنی تعیین کنید.
تعیین کنید که چرا آن را میخواهید: چه مزایایی دارد؟
مرحله پنجم این است که شما تصمیم بگیرید که چرا این هدف خاص را دارید.
فهرستی تهیه کنید از تمام مزایا و فوایدی که هدفتان به بار می¬آورد. هر چه دلایل بیشتری برای رسیدن به هدف خود داشته باشید، تمایل شما شدیدتر خواهد بود.
اگر یک یا دو دلیل برای رسیدن به هدف داشته باشید، انگیزه کمی خواهید داشت.
اما اگر چهل یا پنجاه دلیل برای رسیدن به یک هدف خاص داشته باشید، آنقدر برای موفقیت با انگیزه و مصمم خواهید بود که هیچ چیز و هیچ کس مانع شما نخواهد شد.
یک مهلت تعیین کنید
مرحله ششم این است که شما برای دستیابی به هدف خود یک مهلت یا ضربالاجل تعیین کنید. ضربالاجل بهترین حدس از زمان رسیدن به هدف است.
مشخص کردن مدت زمان، الزاما به این معنا نیست که در آن بازه زمانی به هدف خود میرسید و یا این که باید برسید.
ممکن است با تمام شدن زمان مشخص شده تنها به نیمی از اهداف خود رسیده باشید.
اما این ضربالاجل به شما نیرو میدهد که پس از تمام شدن زمان مورد پیشبینی، به کار خود سرعت بدهید و در نهایت به مقصد تعیین شده برسید.
موانع سر راه خود را شناسایی کنید
قدم هفتم در هدفگذاری و برنامهریزی این است که موانع موجود بین خودتان و هدفتان را بشناسید.
چرا از قبل به هدف خود نرسیدهاید؟ چه چیزی شما رو عقب نگه داشته؟
از بین همه چیزهایی که شما را از رسیدن به هدفتان باز میدارد، بزرگترین مانع کدام است؟
دانشها و مهارتهای مورد نیاز خود را تعیین کنید
در عصر اطلاعات، دانش، ماده خام موفقیت است. برای رسیدن به چیزی که قبلاً هرگز به آن نرسیدهاید، باید کاری را انجام دهید که قبلاً انجام ندادهاید.
شما باید تبدیل به کسی شوید که قبلا نبودهاید. برای فراتر رفتن از سطح فعلی خود، باید دانش و مهارتهایی را کسب کنید که قبلاً هرگز نداشتهاید.
هر هدف جدید باید با یک هدف آموزشی ترکیب شود. از خود بپرسید، برای این که کار مورد نظرم را به شکلی عالی انجام دهم، چه مهارتی بیشترین کمک را به من میکند ؟
پاسخ شما هر چه که باشد، باید آن را یادداشت کنید، و سپس هر روز روی توسعه آن مهارت کار کنید تا زمانی که به آن تسلط پیدا نمایید.
افرادی که به کمک آنها نیاز دارید را مشخص کنید
مرحله نهم برای شما تعیین افرادی است که برای رسیدن به هدف خود به همکاری و کمک آنها نیاز دارید.
از خانواده، رئیس و همکارانتان شروع نمایید و متناسب با هدفی که دارید به سایر افراد رده بالاتر نیز فکر کنید.
به کمک چه کسانی نیاز دارید، و برای اینکه آنها به شما کمک کنند چه کارهایی باید انجام دهید؟
برنامهریزی کنید: همه چیز را کنار هم بگذارید
مرحله دهم برنامهریزی اصولی است. یک برنامه فهرستی از فعالیتها می¬باشد که بر اساس زمان، ترتیب و اهمیت سازماندهی میشوند.
اول چه کاری را باید انجام دهید؟ چه چیزی مهمتر است و چه چیزی کمتر اهمیت دارد؟
قبل از انجام کارهای دیگر چه باید کرد؟ از بین تمام کارهایی که باید انجام دهید،
چه فعالیتهایی برای رسیدن به هدفتان مهمتر هستند؟
هدف خود را به طور مداوم تجسم کنید
هر روز هدف خود را طوری تجسم کنید که گویی قبلاً به آن رسیدهاید. هدف خود را به وضوح در چشم ذهن خود ببینید.
تصور کنید اگر قبلاً آن را انجام داده بودید چه شکلی میشدید. این تجسم را همراه با احساس همراه آن، بارها و بارها در طول روز تکرار کنید.
هر بار که تجسم و احساس میکنید، هدف خود را عمیقتر در ضمیر ناخودآگاه خود برنامهریزی میکنید.
هرگز تسلیم نشوید و ادامه دهید
در نهایت، قدم دوازدهم برای هدفگذاری و برنامهریزی این است که از هر کاری که انجام میدهید با پشتکار و اراده حمایت کنید و تصمیم بگیرید که هرگز تسلیم نخواهید شد.
سایر نکات تکمیلی کتاب هدفگذاری و برنامهریزی
کتاب برایان تریسی علاوه بر 12 مرحلهی فوق به نکات دیگری نیز اشاره کرده که در ادامه مهمترین آنها را شرح میدهیم.
تفکر مبتنی بر صفر را تمرین کنید
وقتی شروع به برنامهریزی بلندمدت میکنید، یکی از با ارزشترین تمرینهایی که میتوانید در آن شرکت نمایید «تفکر مبتنی بر صفر» است.
در تفکر مبتنی بر صفر، شما این سوال را میپرسید: با دانستن آنچه اکنون میدانم، آیا چیزی هست که امروز درگیر آنم اما اگر دوباره به عقب بازگردم دیگر آن را شروع نمیکنم؟
اگر چیزی در زندگی شما وجود دارد که دیگر به آن اهمیت نمیدهید، سوال بعدی شما این است که چگونه میتوانم از آن وضعیت بیرون بیایم و با چه سرعتی؟
در زمینه خود یک متخصص شوید
بهتر است در یک منطقه بسیار خاص بهترین باشید و به سبب آن تخصص شناخته شوید.
نه اینکه صرفا مانند صدها نفر دیگر به تخصص¬های پرطرفدار علاقه¬ نشان دهید.
زندگی خانوادگی و روابط خود را بهبود بخشید
بخش بزرگی از زندگی شما را خانواده و دوستانتان تشکیل میدهند.
هرچه روابطتان با آن¬ها بهتر باشد، زندگی¬تان نیز بهتر خواهد بود.
برای اصلاح روابط خشن، حذف روابط غیر قابل اصلاح، و تمرکز مداوم بر روی روابطی که برای شما مهم هستند، تلاش کنید.
سلامت و تندرستی خود را بهینه کنید
داشتن سطح بالایی از انرژی و تناسب اندام باعث میشود تا از موقعیت¬های مختلف زندگی¬تان لذت ببرید.
غالبا افراد فاقد انرژی از نظر گشودگی به تجربه نمرات پایینی کسب می کنند.
لذا بعید است که این افراد توان کافی برای رسیدن به هدفشان را داشته باشند.
با افراد مناسب معاشرت کنید
افرادی که بیشتر با آنها ارتباط نزدیک دارید، اغلب معیارهایی را برای آنچه از زندگی میخواهید تعیین میکنند.
لذا همیشه سعی کنید با افرادی معاشرت کنید که در سطح بالاتری نسبت به شما باشند و بتوانند شما را نیز به سمت بالا سوق دهند.
با نقل قولی از برایان بحث را تمام میکنیم:
بهترین روز و شادترین لحظه زندگیتان در راه است. بالاترین درآمدی که تا به حال به آن فکر کرده¬اید، در ماه یا سال آینده محقق میشود.
آینده بهتر از هر چیزی است که ممکن است در گذشته شما اتفاق افتاده باشد. هیچ محدودیتی وجود ندارد.