تو قرار نیست با نیش زنبور بمیری!
یه داستان جالب میخوام براتون بگم.
????
روزى زنبور و مار با هم بحثشان شد. ??
مار میگفت:
می دونستی که آدمها از ترس ظاهر ترسناک من میمیرند. نه به خاطر نیش زدنم! ?
مار میگفت:
می دونستی که آدمها از ترس ظاهر ترسناک من میمیرند. نه به خاطر نیش زدنم! ?
اما زنبور قبول نمىکرد.?
مار هم برای اثبات حرفش، به چوپانى که زیر درختى خوابیده بود نزدیک شد و به زنبور گفت:
من چوپان را نیش مىزنم و مخفى میشوم. تو بالاى سرش سروصدا و خودنمایى کن.
مار چوپان را نیش زد و زنبور شروع کرد به پرواز بالاى سر چوپان.
چوپان از خواب پرید و گفت: اى زنبور لعنتى!
و شروع به مکیدن جاى نیش و تخلیه زهر کرد.
مقدارى دارو بر روى زخمش گذاشت و بعد از چند روز خوب شد.
چند روز بعد که چوپان دوباره مشغول استراحت بود.
مقدارى دارو بر روى زخمش گذاشت و بعد از چند روز خوب شد.
چند روز بعد که چوپان دوباره مشغول استراحت بود.
مار و زنبور نقشه دیگرى کشیدند:??
این بار زنبور نیش زد و مار خودنمایى کرد!
چوپان همین که از خواب پرید و مار را دید؛ از ترس پا به فرار گذاشت!
او بخاطر وحشت از مار، دیگر زهر را تخلیه نکرد و ضمادى هم استفاده نکرد…
او بخاطر وحشت از مار، دیگر زهر را تخلیه نکرد و ضمادى هم استفاده نکرد…
چند روز بعد، چوپان به خاطر ترس از مار و نیش زنبور مرد.??
داستان مار و زنبور، داستان ترسهای خیلی از ما میتونه باشه.
ترسهایی که باعث نابودیمون میشه. و در واقعیت وجود نداره.
مثل ترس از بیماری، ترس از فقر، ترس از قضاوتها و خیلی ترسهای دیگه.?
خیلى از بیمارىها و مشکلات فقط زاییده خیالات و افکار ما هستند. و ما داریم اونها رو در ذهنمون پرورش میدیم.
خیلى از بیمارىها و مشکلات فقط زاییده خیالات و افکار ما هستند. و ما داریم اونها رو در ذهنمون پرورش میدیم.
نوع نگاه ما به زندگى و شرایطى که در آن هستیم؛ میتونه نجاتدهنده ما ویا باعث سقوط ما بشه.
اجازه ندین ترس، جایگاهی در زندگیتون پیدا کنه.
چون ترسها میتونن به تنهایی عامل خیلی مهمی در به هم زدن آرامش ما داشته باشن.
چون ترسها میتونن به تنهایی عامل خیلی مهمی در به هم زدن آرامش ما داشته باشن.
که اگر انجامش بدین، میتونین خیلی زود از همه ترسهاتون فاصله بگیرین.
فعلا برای شروع بیایین و تصمیم بگیرین از همین الان، هر وقت فکرتون به سمت ترسهاتون رفت، اون ترس و در یک برگه یادداشت کنین. تا بعدا بهتون بگم قراره با این برگه چی کار کنین.??
تو که قرار نیست اجازه بدی، با نیش یه زنبور بمیری!!!
پس ترسهات رو بنویس.?
مربی تو« شبنم نادری»