چگونه میتوان توانمندی اقتصادی زنان را افزایش داد؟
زنان نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند و نیروی فعال جامعه میباشند.
بخش عمدهای از توسعه پایدار مربوط به زنان است.
توانمندی اقتصادی زنان و قدرتدادن به زنان و برداشتنموانع ازسرراه آنها، باعث بهبود وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه میشود.
فرایندی که تمامی کشورهای صنعتی و توسعه یافته آن را تجربه نمودهاند.
مشارکت متناسب زنان و مردان زمینهساز توسعه پایدار میباشد.
طبق یک اصل از اصول پذیرفته شده جهت حکمرانی خوب. مشارکت دادن زنان و توانمندی اقتصادی زنان موجب توسعه آن کشور میشود.
توسعه پایدار زمانی در یک کشور اتفاق میافتد. که با کمک و مساعدت همه گروههای اجتماعی ازجمله زنان انجام شود.
درعصر اطلاعات و تکنولوژی و رشد و پیشرفت و توسعه، زنان بهعنوان نیمی ازجمعیت فعال و بالدیگر پرواز جامعه میباشند.
حجم بالای مشارکت بانوان ایرانی در عرصههای مختلف اجتماعی و اقتصادی، نشان از دانش، معرفت، بینش، فراست و ذکاوت بالای مدنی و اجتماعی و همچنین اثباتکننده توان و قدرت آنها در راستای حرکت بسوی افق روشن توسعه همه جانبه است.
رفع تبعیض جنسیتی بین زن و مرد در کسب و کار
دنیای امروزه برای غلبه بربحرانهای خانوادگی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و دستیابی به توسعهپایدار به مشارکت همهجانبه مردم نیاز دارد.
نتایج مطالعات محققان نشان میدهد که در بازارکار پررقابت امروز سازمانهایی به موفقیت میرسند. که بدون توجه به جنسیت کارکنان خود، از استعدادها و تواناییهای آنان بهترین بهره را ببرند.
در کشورهای توسعهیافته زنان امید اول برای ارتقای خانوادهها و رشد و توسعه جامعه خود هستند. توانمندی اقتصادی زنان و موفقیت زنان در این جوامع نهتنها موجب سود اقتصادی کشور میشود.
بلکه باعث افزایش منافع اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی برای خانواده و نسلهای بعدی آن میشود.
اما با وجود مزایایی که مشارکت زنان و توانمندی اقتصادی زنان برای دستیابی به توسعه پایدار دارد.
آمار و ارقام شاغلان در ایران نشان میدهد که نابرابری جنسیتی به موقعیت حاشیهای زنان در بازارکار منتهی میشود.
چرا از استعدادها و توانمندیهای زنان به خوبی استفاده نمیشود؟
البته یک سر کوتاهی و اهمال به شرایط اجتماعی و سیاستگذاران و یک سر دیگر به خود زنان باز میگردد.
به عبارت دیگر، از آنجا که بازار از حیث رقابتی بودن، به دنبال نیروی کار با بهرهوری بالا است. باید زنان ایرانی با افزایش سطح دانش و اطلاعات خود، در بازار کار بهدنبال ایجاد مزیت نسبی نسبت به مردان باشند. تا در مسابقه بازارکار برنده اشتغال باشند.
در مجموع نتایج این پژوهشها و تحقیقات، توپ اهمال و کمکاری را در زمین دولت و جامعه قرار میدهد. چراکه نشان میدهد درفرایند توانمندی اقتصادی زنان، زنان هم از لحاظ کمی، هم از لحاظ تنوع شغلی دارای محدودیتهایی بودهاند.
ازسمت دیگر، پژوهشهای در حوزه بهرهوری نشان میدهند که درمقایسه با زنان، معمولا بهرهوری مردان در سازمانهایمختلف بیشتر بوده است.
در اقتصاد، طرفهای متقاضی نیروی کار که میتوانند شرکتها و سازمانهای مختلف خصوصی و دولتی باشند. همواره به دنبال افزایش تولید خود هستند که یکی از مهمترین جنبههای افزایش تولید، نیروی کار با بهرهوری بالا است.
توانمندی اقتصادی زنان در ایران با موانعی روبروست.
و زنان در ایران با مجموعهای از موانع قانونی و اجتماعی مواجه هستند.
نه تنها زندگی آنها بلکه معاششان را نیز محدود میسازد.
درنتیجه سبب نابرابری اقتصادی فاحشی در زندگی آنها میشود.
تبعيض شغلي يكي از دلايلي اسـت كـه زنـان از رفاه اجتماعي محروم شده و سبب ميشود كه آنان خودكارآمد نباشند.
افزایش خودآگاهی و خودباوری زنان با انجام آموزشهای متناسب و کارآمد
آموزش نیز بهعنوان نقطۀ عطفی در فرآیند توسعه میباشد.
زیرا ازطریق آموزش و دراختیارداشتن امکانات کافی، از تواناییهای افراد میتوان بیشترین بهرهبرداری را درجریان توسعه داشته باشیم.
پس این شاخص در اولویت بالایی قرار گرفته، و چنین تجربهای قبلا توسط کشورهای صنعتی به اثبات رسیده است.
آموزش برای زنان از مهمترین ابزاری است که موقعیت زنان را بالا برده.
و به آنان به صورت مستقیم و غیرمستقیم قدرت بیشتری در جامعه میدهد. ازطریق دانش و آگاهی، حمایتها و اتکای به نفسی که در زنان به وجود میآید.
آنها میتوانند درفرآیند توسعه، مشارکت نسبتا بالایی را داشته باشند.
در سطح روستاها هر چه آموزش بیشتر باشد و تجزیه شغلی افزایش یابد.
و زنان همراه با مردان در استفاده از تکنولوژیهای جدید مربوط به زراعت و صنایع دستی، آموزشهای لازم را ببینند. باعث رشد اقتصادی جوامع خواهند شد.
در سطح شهرها هرچه توانمندی اقتصادی زنان، تحصیلات عالی و تخصص بیشتر باشد. و تخصصهای لازم جهت کسب مشاغل بالاتر را کسب نمایند، شرایط بهتری در اقتصاد کشور ایجاد خواهد شد.
در مرحله خودآگاهی و خودباوری، زنان باید تشخیص و تمیز دهند که مشکلات آنها ناشی از کمبودهای شخصیشان نیست.
بلکه نشأت و فراگرفته از نقشهای جنسیتی مربوط به فرهنگها است.
به همین دلیل قابل اصلاح است. خودآگاهی و خودباوری در این مفهوم به معنی اعتماد بنفس و باور داشتن به هم وزن بودن با مردان است.
برطرف کردن موانع قانونی و حقوقی کار زنان
تحقیقات و پژوهشها، نشان میدهند که قوانین و منابع دسترسی زنان در زمینه اقتصادی و توانمندی اقتصادی زنان کافی نبوده. و آنها را آسیبپذیر میسازد.
این ساختار شامل سیستم خانواده، شرایط شغلی زنان و سیستمهای حمایتی میباشد.
تبعیض شغلی یکی از دلایلی است که زنان از رفاه اجتماعی محروم شده و در معرض آسیب قرار میگیرند.
حمایت از زنان کارآفرین و متخصص در امور اقتصادی
زنان کارآفرین با تلاش مستمر و گاه شبانهروزی در چرخاندن چرخهای اقتصاد کشور نقش مهمی در توانمندی اقتصادی زنان دارند.
با این وجود برای تاثیرگذاری بیشتر در عرصههای اقتصادی نیاز به نگاه و حمایت ویژه مسئولان دارند.
مناسب سازی محیط کاری برای توانمندی اقتصادی زنان
امروزه شرکتهای زیادی روی ایجاد محیطهای کاری مناسب برای زنان تمرکز کرده.
و سعی میکنند فرصت رسیدن کارکنان زن به سمتهای رده بالا را فراهم کنند.
با ایجاد محیط مناسب برای فعالیت زنان میتوان آنان را جهت فعالیت در امور اقتصادی ترغیب کرد.
افزایش تنوع شغلی زنان و خواشتغالی برای توانمندی اقتصادی زنان
به عبارتي خوداشتغالي زنان به توانمندی اقتصادی زنان انجاميده.
و از وابستگي آنان به مردان و سازمانهاي حمايتي كاسته و از آسيبپذيري آنان ميكاهد.
توانمندسازي روانشناختي زنـان بـه ارتقـاء كيفيـت نقـش مادرانـه آنـان انجاميده.
و از پريشانيهـاي روانشـناختي خـانواده مـيكاهـد. سـرانجام مشاركت فعال زنان در محيط شغلي باعث افزايش اقتدار شخصي، بين فـردي و سياسـي آنـان ميشود.
برنامهریزی و مدیریت کارآمد برای توانمندی اقتصادی زنان
نهادهای دولتی و غیردولتی میتوانند با برنامهریزی مدون و مدیریت کارآمد نسبت به توانمندی اقتصادی زنان و توسعه مشارکت زنان در امور اقتصادی گامهای موثری را بردارند.